...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

قدر..

میخوام امشبو به یاد موندنی کنم

الان دارم از خودم میپرسم ایا تونستم قدر بدونم

انگار امشب واقعا تونستم ببینم..   ولی فقط اندازه ی دستای کوچیکم برداشتم

انقدر مینویسمو پاک میکنم..   ولی باز پیدا نمیشه جمله ای که بگه چقدر دلم میخواست بیشتر بردارم

دیدی چقدر زود تموم شد

..

امشبو کناره یه ستاره درخشان بودم

اون بهم گفت این سوره رو بخونم..      این یه نوشته نیست..    این دستای خداست تا تورو به عرش ببره

سوره ی روم



شب پر نور


امشب یه شب پر نور بود

با تمام خستگیم نیاز به نوشتن دارم...    حیفه این لحظه رو ثبت نکنم

امشب تو خونه بودم..   تنها 

انگار تو نور کم اتاق ، سکوتم غرق ارامش شده بود

تو یه لحظه فرو ریختمو یاد سال های گذشته افتادم..   یاد قول هایی که سال های پیش داده بودمو هنوز که هنوزه باید تکرارش کنم

انگار هنوز همون پسر بچه ام که شبای قدرو میخواست به زور بیدار بمونه هو قدر بدونه ولی اخرشم گوشه مسجد خوابش میبرد

..

چقدر دلم حرم امام رضا رو میخواست اونم کنار یارم 

امشب واژه ای که باهاش بتونم اشکامو معنی کنم رو پیدا کردم " الْغَوْثَ

..

فرزانه منزهى تو اى که معبودى جز تو نیست

فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من

فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من



اولین افطار


اولین افطار این ماه عزیز..      منو تو تنها

کاش یه بار بشه این ماه بیوفته تو پاییز..     کاش صدای ربنا بپیچه تو صدای بارونو بوی خاک بپیچه تو سفره ی افطار

چقدر زود گذشت..   چشم به هم بزنیم عید فطرو هم گذروندیم

امروز یه حس بی نظیر دارم

امروز واقعا حس کردم مهمون سفره ی اسمونم..   خدایا تو چقدر مهربونی

خونه ی دلم نا مرتبو الوده بود ولی باز اومدیو بهم سر زدی

انگار دستامو گرفتیو گفتی من دوست دارم..    بهم گفتی با همه ی گناهات تنهات نمیذارم

اشکامو دیدی؟   دیدی منم با التماس بهت گفتم تنهام نذار..    اگه تو نباشی دیگه هیچی ندارم

..

دوست دارم    مراقبو منو همنفس هام باش


...


امشب تنهام

...

توان نوشتنو ندارم


میخوام به این اهنگ گوش بدم اروم بگیرم


...


انگار خسته ام

ولی باید بنویسم..   باید سبک شم

الان همه جا تاریکه   عاشق این حسم..     اره الان وقتشه

نور لبتاب م مثل نور یه کرم شبتاب تو تاریکی نور میده..    نورش میخوره تو صورتمو چشای خسته ی نیمه بستمو    بسته تر میکنه

باید سری برم تو پوشه ی اهنگای بی نظیییییرم..    دوست دارم همه رو انتخاب کنم بعد رو پخش تصادفی پلی کنم

اونجوری انگار سوپرایزم میکنه

امشب شب ولادته حضرت مهدیه..   دوست داشتم درباره امشب بنویسم

نمیدونم انگار ذهنم جای دیگه هست

میخونه justin timberlake  الان هدفون گنده هه رو گوشمه داره

دارم به این فکر میکنم جای من میون چند میلیارد ادم رو زمین کجاست؟؟      قراره چی بشه

وقتی دارم غرق میشم تو افکارم..    اون لحظه ای که دارم خفه میشم انگار یکی با قایق موتوری میاد دستمو میگیره

میکشتم بالا هو میگه: بیخیال ، این فکرا بخاطر اهنگایی که گوش میدی

منم بهش میگم باشه..     ازون باشه هایی که به مسول اموزش تو دانشگاه میگم

بیخیال..   این دنیای منه   این که همه رو دوست داشته باشم..    این که از نفس کشیدنم لذت ببرم

این که اشکای تنهایی اطرافیانمو پاک کنم..     این که تو تنهاییم خدا بیاد پیشم

انگار اروم شدم

میدونی..    وقتی مینویسم انگار دستامو میگیری

دستای گرمتو اروم میکشی روش تا گرم شه..     انگار میدونی    چقدر دوست دارم 

..

تمام اون چند میلیارد نفر روی زمین ، هر کاری میکنن تا به ارامش برسن

و من شک ندارم که ارامش فقط پیش تویه

..

خدایا منو هم نفسامو پیش خودت نگهدار

دوست دارم



روی عکس بالا کلید کنید اهنگی که امشب گوش کردمه


برگشتم..


بعد یه مدت طولانی

برگشتم


دباره اومدم تا باهات خلوت کنم

اومدم دباره باهات پرواز کنم 

انگار خیلی دلتنگت بودم..     انگار گمت کرده بودم

باورت نمیشه که الان چشام پره اشکه..     پیدات کردم

...

فک کردی عهدی که اینجا بسته شدو از یاد بردم

نه..   هیچ وقت نمیذارم غبار روی نوشته های اینجا بشینه ، یادته یه روز دعا کردم خدا به قلمم نور بده

یادته قرار شد به شمع از احساسم روشن کنم تا جمع شیم دورش دلگرم شیم

یادته...    قرار شد اشکاتو پاک کنم


دلم یجوریه..     ولی حسم اصلا بد نیست

انگار تشنمه..    یه جرعه احساس ناب میخوام تا سر بکشمو خنک شم 

انگار رضارو گم کردم..    غرق زندگی ساده شدم

نه من این نیستم

باید تو یکی از همین شبا بشکنم..    باید سیل اشک بیادو همه چیزو ببره

..

دلم     یه شونه میخواد تا بهش تکیه بدمو چشامو بهش فشار بدم این بغض کهنه بشکنه

اروم نفس بکشمو با بوسه هاش خواب شم

اصلا چند ساعت خاموش شم 

خدایا کمکم کن..          یه نشونه رو گونه هام داره غلت میخوره..  که میگه تنهام نمیذاری


منو همنفسامو تنهام نذار..    دوست دارم