نمیدونم چم شده
خیلی وقته دوست دارم بیام اینجا چند خطی ,خط خطی کنمو قلبم اروم شه
انگار اینجا رو هم سکوت گرفته
دلم گرفته.. دیگه مثل قبل گرمیه دستاتو حس نمیکنم
من اینجام
اینجا میمونم
اینجا خونه ی قلب منه
نمیذارم این شمع خاموش بشه
..
شمعی که تو این تاریکی با اشکامون روشن کردیم..
کاش.. کاش الانم اون اشکها بیادو با درخشش بهم نور بده
مثل قبل.. زیر بارون احساس.. باتو
دلم برای اسمون تنگ شده
یادته دستامونو به هم میدادیمو خدارو صدا میزدیم
یادته چقدر اغوشش اروم بود
اشک بود.. ولی غم نبود
..
خدایاااا.. من.. هنوز همون بدقولمو توهنوز همون مهربون
چقدرمهربونی که هنوزم منو که پر از خطام از اغوشت دور نکردی
تنهام نذارو فریاد خیس زیر پلکمو بشنو... اخه جز تو اینجا هیچ کس نیست
...
مراقب همنفسهام باش
این شمعو تو قلبمون روشن نگه دار
وقتی به خودم میام.. که امروز روز بیستمم تموم شد هوری دلم میریزه
نمیدونم این نوشته رو با چه حالتی میخوای بخونی.. نمیدونم امشب قلبم شکسته انگار
شکسته از خودم.. این سفره داره کم کم جمع میشه هو من هنوز یه لقمه هم برنداشتم
دباره پناه اوردم به این دفترسپید تا تورو تو این گوشه ی شب با چشمای خیسم صدا بزنم
خودم خوووب میدونم که این بیست روز پر بودم از غفلتو گناه
ولی.. امشب بیا تو قلب حقیرم چشمامو ببین دستامو بگیر و نذار دور شم
...
کاش بشه دستای یتیم نوازتو رو سر منم بکشی.. تو که قلبت خونه ی همه ی دردهای قلب های تنهاست
تویی که خودت سنگ صبور همه ای.. ولی خودت با چاه دردو دل میکنی
تویی که هیچ کس نفهمیدتت
..
چقدر تنهایی.. میون کوچه های تنگ غربت این شهر شلوغ
کی میتونه بفهمه تو قلبت چی گذشت وقتی که همه تنهات گذاشتن و پیمان شکستن
و تو تنها بودی با این که هیج تنهایی رو تو اون شهر تنها نذاشته بودی
انگار.. هنوز شهر همون شهرو تنهایی همون تنهایی
میخوام با تو باشم
کمکم کن کنارت بمونمو نشم جزو درو دیوار کوچه های غربت
دلم میخواست امشب بارون میومد
یه بارون تا زیرش قدم بزنمو تو اشکهاش خیس خیس شم
تو رو تو این سکوت هم صدا با بارون صدا میزنم
...
منو هم نفسهامو میون پیمان شکن های این شهر تنها ندار
ببخشد.. چند روزی پیش اومد که ناگهانی برم سفر نبودم
همین 5 ساعت پیش رسیدم خونه فردا هم باید برم بندر عباس تا شانزدهم
دلم خیلی میخواد یه فرصت پیش بیاد تا این بار دلو سبک کنم دلم براتون خیلی تنگ شده دلم میخواد مثل قبل حستون کنم
...
الان که دارم اینو مینویسم دارم این اهنگو گوش میدم
تو این سکوتو تاریکی این اهنگه انگار قلبمو پر میکنه از چیزی که خودمم نمیدونم چیه
یه حس اروم.. انگار با این اهنگ دلتنگ میشم
دوست دارم باهاش زمزمه کنم.. بیا خونه پیشم به اغوشم برگرد
واسه گوش کردن اون دکمه پلی کنار متن سطر اولو بزنید برای دانلود کردن رو خود متن سطر اول کلید کنید
(معنیشو بخونید)
Come home to me
If home is where you are
Then home is way too far away
TV light of blue and white
Just can't fall asleep at night
Move over to the space where you should be
Even half way seem so far
Over mountains and diamond stars
Everybody has their own way home
Come home to me
Come home to me
Back into my arms
Home where you belong
Come home to me
Come home to me
If home is where you are
Home is way too far away
All my life I've dreamed of love
Never thought it would hurt this much
To kiss goodbye and wait for your return
So I'll be strong and hold on toA picture and a thought of you
Getting all the love that you deserveSo come home to me
Come home to me
Back into my arms
Home where you belong
Come home to me
Come home to me
If home is where you are
Home is way too far away
If home is where you are
Then home is way too far away
بیا خونه پیشم
به آغوشم برگرد
خونه جائیه که تو بهش تعلق داری
بیا خونه پیشم
اگه خونه جائیه که تو هستی
پس تا خونه راه خیلی دوری هست
نورهای آبی و سفید تلویزیون،نمیذارن شبا بخوابم
به جائی برو که باید باشی
حتی نصف این راه هم به نظر دور میاد
بالاتر از کوهها و نور ستارههای درخشان
هرکسی راه خونه ش از یک طرفه
بیا خونه پیشم
به آغوشم برگرد
خونه جائیه که تو بهش تعلق داری
بیا خونه پیشم
اگه خونه جائیه که تو هستی
پس تا خونه راه خیلی دوری هست
تمام عمرم رویای عاشقی رو داشتم
هیچ وقت فکر نمیکردم که عشق انقدر بهم صدمه بزنه
آخرین بوسه و انتظار برگشتنت
پس با قدرت به راهم ادامه میدم
عکس و خاطراتتو نگه میدارم
تمام عشقی رو که سزاوارشی دریافت کن
بیا خونه پیشم(۲)
به آغوشم برگرد
خونه جائیه که تو بهش تعلق داری
بیا خونه پیشم
اگه خونه جائیه که تو هستی
پس تا خونه راه خیلی دوری هست
اگه خونه جائیه که تو هستی
پس تا خونه راه خیلی دوری هست
این اهنگو دوست دارم..
وقتی گوش میدم حس میکنم واسه من خونده
نمیدونم چرا...