امشب یه شب پر نور بود
با تمام خستگیم نیاز به نوشتن دارم... حیفه این لحظه رو ثبت نکنم
امشب تو خونه بودم.. تنها
انگار تو نور کم اتاق ، سکوتم غرق ارامش شده بود
تو یه لحظه فرو ریختمو یاد سال های گذشته افتادم.. یاد قول هایی که سال های پیش داده بودمو هنوز که هنوزه باید تکرارش کنم
انگار هنوز همون پسر بچه ام که شبای قدرو میخواست به زور بیدار بمونه هو قدر بدونه ولی اخرشم گوشه مسجد خوابش میبرد
..
چقدر دلم حرم امام رضا رو میخواست اونم کنار یارم
امشب واژه ای که باهاش بتونم اشکامو معنی کنم رو پیدا کردم " الْغَوْثَ
..
فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من
فریاد فریاد بِرَهان ما را از آتش اى پروردگار من
فرخنده میلاد هشتمین اختر ولایت و امّت (ضامن آهو) حضرت امام رضا (ع) رو خدمت تمامی شما دوستان گرامی تبریک و تهنیّت عرض میکنم...