...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

...

این چند وقته یکم سرم شلوغ شدو یکم ازینجا فاصله گرفتم

ولی امشب...      دلم باز ارامشو نفس های عمیقی لابه لای این کلمه هارو خواست

هوا سرد شده..    خودکارمو گرفتم جلو دهنمو دارم هااا میکنم تا جوهرش در بیاد    انگار داره خشک میشه

دلم گرفته..        دلم تنگ شده واسه خودم 

واسه همون ادمی که نگاه میکرد به اسمونو مثل دیونه ها حرف میزدو اشک میریخت

واسه همون قلبی که وقتی پشیمون برمیگشت پیشت      جوری بود که با اولین صدا  جوری اونو تو بغلت میگرفتی که همه چیزو فراموش میکرد

تو که تنهایی منو دیدی..    توکه سکوت بعد نفسهای عمیقمو شنیدی

منو رها نکن میون اینهمه راهه بیراهه..         تو التماس خیس چشمامو توی عمق شب دیدی

میدونم تو پیشم میمونی..     اخه فقط تویی که میمونی

..

نباید بذارم غبار این شهر کثیف رو قلبم بشینه..     نباید بذارم..   تنهایی رو با تو دوست دارم

میدونم تنهام نمیذاری..       بهم عشق خودتو بده

بدتش به اونی که بهت نزدیکه تا بیارتش بده به من

دستای سردمو بگیره تو دستای گرمشو اروم اروم منو غرق کنه تو اقویانوس اغوشش

میخوام تو چشمه ی زلال چشماش درخشش ستاره هارو ببینم

میخوام با دستای گرمش خواب بشمو خواب یه باغ پر از یاسو ببینم

و   میون بازوهاش..     خیسیه بارون حس کنم..    اشکو

..

نمیدونم..    انگار اینجایی

وقتی چشمام خیسهو به اسمون نگاه میکنم ستاره ها میدرخشن

اغوشش اینجا نیست ولی بوی یاس میاد

..

شاید اون موقع که عشقو دادی به اونی که قراره بیاره بدتش به من تو راه گمش کرد

اخه..   تو یه این شهر شلوغ ادما خیلی حواس پرتن

پس

بهم یاد بده تو سکوت شبهای تاریک ،  تنها عاشق باشم

بهم اشک بده تا هر وقت به اسمونت نگاه میکنم ستاره ها بدرخشن

مثل امشب که بوی یاست پیچید تو قلب حقیرم

..

نذار ازت فاصله بگیرم..    دوست دارم


نظرات 5 + ارسال نظر
هستی یکشنبه 7 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:44

اره رضا راهم و گم کردم چقد اهنگ وبت قشنگه

منم دوسش دارم..

هستی شنبه 6 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 13:30

حوا بودن تاوان سنگینی دارد.....وقتی آدم ها برای هر دم و بازدم به هوا نیاز دارند

به به..
هستی خانوم راه گم کردی
ممنون قشنگ بود

شبنم سه‌شنبه 2 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 16:27

ندگی را نفسی ارزش غم خوردن نیست؛ بخند!

سپیدبال شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:04

وقتی خدا عشقو به اون یه نفر میده اون دیگه گمش نمیکنه....
حتی اگه هزارتا راه نرفته وجود داشته باشه...
شاید این تویی که حواس پرتی ...شاید حواست نیست!!

شاید..

00:00:48 شنبه 29 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:21 http://000048.blogsky.com

deltangiam ziad shod

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد