...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

سفر..


تو این ساعت شب..       تو این لحظه..     نمیدونم چرا اومدم اینجا هو شروع کردم به نوشتن

شاید چون اینجا برام مثل یه اینه هست ..    

که من تو تنهایی ام میام توش با خودم حرف میزنم

..

فردا دارم میرم سفر..         یه سفر که مقصدش دو رکعت نماز تو صحن با چشای خیسه 

فردا صبح دارم میرم سمت امام رضا     

الانم اومدم اینجا تا یه چیز مهم بگم...         بگم شماها همتون باهام میاین

اومدم بگم که اون لحظه که دستامو حلقه میکنم به ضریحشو چشم هارو میبندم..      به این فکر میکنم که یکی دلتنگ این لحظه هست..    یکی مثل من

..

امشب انگار کویر قلبم بیقراره بارونه

یه قلب..          یه نگاه..           یه اغوش 

نفسهای عمیق امشب اومده سراغم         و من دباره مثل قبل جز اینجا جایی ندارم 

و باز..        این قطره های درخشان میریزندو شب تاریکمو روشن میکنن

و دباره من ..      این واژه های حقیر رو کنار هم میچینم تا از تو که روی صورتم سر میخوری مینویسم

..

انگار هیچ کس نیست

و فقط تو منو میشنوی..      ومن تورو

انگار منو تو اغوشت میگیریو  لمس گرمیه بودنت منو خواب میکنه 

و فقط سکوت هست که اینجا..     بینمون حرف میزنه

خودت ارامش قلب حقیرم باشو دستهامو بگیر...    و تو این بی ارزشی بهم  ارزش بده

..

اومدم یه خدا فظی کنم برم مثلا...    ولی طولانی شد

فقط اومدم بگم اونجا بیادتونم

از طرف همتون وقتی به گنبد طلاش نگاه میکنم بغض میکنم

..

تا پنج روز دیگه برمیگردم

نظرات 10 + ارسال نظر
آتوسا پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 06:56 http://ghose.blogsky.com/

سلام خوبی؟
الان احتمالا برگشتی
منم شاید اسفند ماه ترم آخر با بچه ها قرار گذاشتیم بریم
خدا کنه قسمت بشه با دوستام برم
التماس دعا

سلام اتوسا خانم
ایشالاه قسمت بشه بری

دریا چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 22:51 http://azjensebaran.blogsky.com

یک دنیا سپاس از این همه اظهار لطف
چقدر ممنونم
زیارتتون قبول حضرت دوست.....
خوشحال شدم که از یاد نبردید و در دعاتون شریکم کردید....
یک دنیا تشکر ...
امیدوارم هر دعایی که در دل داشتید و اونجا در حریم سبز ضامن آهو گفتید به زودی برآورده بشن....ممنونم از حضورتون
امیدوارم حضورتون همیشگی باشه....که خوشحال میشم....
تشکر

ایشالاه قسمت شما هم بشه..
منم ممنونم از بودنتون..

MINA چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 20:08 http://tanhatarintanha.blogsky.com/

۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥آپــــــــــــــــــــــــــــم♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰♥۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_______۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____۰♥۰♥____♥۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥آپــــــــــــــــــــــــــــم♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
____*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
______*-:¦:-*_____۰♥۰۰۰♥۰
_________*-:¦:-*____۰♥۰
______________,*-:¦:-*
___۰♥۰♥_____♥۰♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
۰♥آپــــــــــــــــــــــــــــم♥۰,*-:¦:-*
_۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰♥۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
آپــــــــــــم۰♥۰,*-:¦:-*
_____۰,*-:¦:-*
____*-:¦:-*_____۰♥۰♥____♥۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰♥۰
_*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
__*-:¦:-*____۰♥آپــــــــــــــــــــــم♥۰
____*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
______*-:¦:-*_____۰♥۰۰۰♥۰
_________*-:¦:-*____۰♥۰
آپـــــــــــــــــــــــــــم,*-:¦:-

وااااااای چه خشمل
اومدم الان

سپیدبال چهارشنبه 21 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 17:16

زیارت قبول...
ایشالا یه وقتی هم نوبت ما بشه.

ایشاااااااااالاه

هستی دوشنبه 19 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 11:30

سلام رضا خوفی جلو جلو زیارتت قبول یادت نره جای هستی هم زیارت کنیا

سلام هستی
ممنون جای همتون دعا کردم از ته دل

مهسا شنبه 17 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 21:10

سلام.داری میری رضا؟وای چقد منم الان دلم میخواد.. دلم تنگ شده..دلم داره میمیره..اونقد الان گریه کردم که ازحال رفتم.تنهاچیزی که تونست ارومم کنه نوشته های توبود. مثه همیشه..اینجاکه باشم حس دلگرمی دارم..

سلام
اره رفتم اومدم
کافیه فقط دلت بخواد تا تو همون لحظه کنارش باشی
خوبه که حرفای دلم ارومت میکنه
خداروشکر

سارا شنبه 17 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 18:47

داری میای پیش مااااااااااااااااااا خوش میای هههههه

اره دیگه برگشتم..
خوشبحالتون اونجایید هر وقت دلت بگیره میره زیارت

حس سبز شنبه 17 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 02:09 http://www.hesesabz.blogsky.com

سلام دوست من.
التماس دعا.
برگشتنی اگه دوست داشتی راجع به مطلب "مرد که گریه نمی کنه!..." نظر بده.مرسی.

سلام حس سبزی..
باشه میام

صبا جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 10:42

........زیارت قبول رفیق................

ممنون صبا..
ایشالاه قسمت تو هم بشه

دریا جمعه 16 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 03:47 http://azjensebaran.blogsky.com

سلام
حالا فهمیدم این بیقراری واسه چی بود....
که این وقات شب منو کشوند اینجا.....بی دلیل....
دستمو گرفت و بیدارم کرد.....
نه بی دلیل نبود!!!!!!!!!
گفت یه کبوتر داره میاد .....تو نامه نداری برام بفرستی؟
تو اشک نداری بریزی؟
تو چیزی نمیخوای ؟
تو دلت هوامو نکرده؟
و حالا میبینم که خیسی اشکامو میخوام بدم ببرید...
بگید دلم خیلی براش تنگه....
وقتی به ضریحش رسیدید...من رو هم فراموش نکینید ....از طرف من زیارت کنید و ببوسید ضریح مبارکشو....
بگید یکی از یه راه دور اشکاشو رو بالم برات فرستاد .....
دلش تنگ بود....خیلی تنگ.....اما نتونست بیاد......خیلی اتفاقی اشکاشو هدیه فرستاد.....
عجیب دلم گرفت از خوندن این ها.....
بگید دلم تنگه........خیلی..........اگه مقدور بود از اونجا چند خطی برام بنویسید......از اون ضامن آهو....
سفرتون به سلامت......
در پنا ه خدا شاد باشید دوست عزیز......

سلام دریا..
خوشحالم که قلب دریاییتو اینجا با من شریک میشی
بهم ارامش میده
اونجا واسه همه دعا کردم.. و انگار واقعا پیشم بودید
یجورایی تو قلبم..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد