فاصله هارو بردار..




دنیا خیلی بد شده..

بعضی وقتی حس میکنم تو یه جنگل خیسو سردو تاریک رو یه خشکی اندازه ی یه جای پا وایسادم در حالی که دروبرم همش باتلاقه...
ادما از هم فاصله گرفت. دیگه کسی بخواطر درد همسایش دل نمیسوزونه..
دیگه دوستیها بوی صمیمیت نمیده
 بابا..همه ی ما دوتا دست داریم دوتا پا ،دوتا چشم
از همه مهمتر یه قلب، قلبی که پاره ای از نور خدا توش هست
همه ی ما بعضی وقتی دلمون میگیره.. شایدم چند قطره اشک از رودلتنگی بریزیم.
همه ی ما وقتی تصور کنیم بابا یا مامانمون یه چیزیش بشه اشک تو چشامون جم میشه از خدا میخوایم از عمرمون کم کنه به اونابده
همه ی ما دوست داریم اونی که دوسش داریموبغل کنیم یا وقتی سرمونو میزاریم رو پای مامان زود خوابمون میبره  
هممون از چشامون اشک میاد..
این همه نقاط مشترک هست بینمون
پس چرا اینقدر دور...
چرا اینقدر بی رحم...
همه ی مااز خدایم خدا که انقدر مهربونه..  انقدر صمیمیه..
چرا ما روی زمین با 8 میلیارد هم نوع احساس تنهایی میکنیم......................
من میخوام این فاصله روبردارم از خودمم شرو میکنم
دلم خیلی خسته ست

همتونو دوس دارم پاکو بی منت..


نظرات 4 + ارسال نظر
هستی شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 22:40

چشای منم قشنگ می بینه

مرجان پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:54 http://marjaniii.blogsky.com/

هم متنش زیبا بود و هم عکسش .

چشات قشنگ میبینه..

هستی پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 10:59

گشتم نبود نگرد نیست بیخیال دنیا که به ما پشت کرده با آدماش چیکار دارم

هستی چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:30

آره عزیزم دوستی ها خیلی وقته که بوی صمیمیت نمیده به عبارتی بوی لجن گرفته نمیدونم با این وضعیت میشه تو این دنیا تنها نبود

اره میشه
درسته دمای خوب تو این دنیای تاریک کم شدن
اما میشه وقتی دیدی یه ادم خوب دیگه تو این دنیای بد هست
شمعی که تو دستت هستو با اون قسمت کنی
ادمای خوب باید هوای همو داشته باشن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد