...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

عشق نمی میره...





هیچ وقت اون قسمتی که طاهر مردو یادم نمیره   
اون شب همه جمع بودیم جلوی تلوزیون منم طبق معمول ته پذیرایی لم داده بودم کنج دیواربا چشمایی که سرخ شده..
وقتی ستایش باچشماش که برق میزد میگفت طاهرم هنوز زنده هست، حس میکردم قلب ستایش تو سینه ی من میزنه نمیدونم چرا شاید بخواطر این که خیلی تنهاست خیلی که نه،خیلی خیلی تنهاست تنها وبیگناه با یه قلب پاکودلسوز .کاش ستایش میومد این چند خطومیخوند
طاهر مرد ولی ستایش هنوز چشاش برق میزد میدونی چرا؟
چون عشق هیچوقت نمیمیره..اشکای ستایش مثل بارونی میمونه که میباره پای گلهای سرخی که طاهر تو باغچه ی دل ستایش کاشته عشق هیچوقت نابود نمیشه...   چون اسم خداست،اشکای ستایش محبت خداست
درد هم زیباست چون وقتی دردت میگیره تکیه میکنی به عشق چشمات خیسه ،ولی برق میزنه...
طاهر میره زیرخاک یه سنگ مشکی هم میاد روش
لبخندش ،محبتش ،گرمای دستاش ،عشق توچشاش ،احساسش ایناهم میره زیره خاک؟
نه نمیره ؛احساس مال زیر خاک نیست مال اسمونه
یه روز میاد هممون میریم زیر خاک ولی احساسمون زنده هست
روزی که پره از حیات
روزی که چشمها برق میزنه...


  

نظرات 8 + ارسال نظر
دل شکسته یکشنبه 3 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 20:03

دوست داشتم چشام ازعشق مثل ستایش برق میزد نمیدونم قلبم چراکثیفه نمیدونم چراخوردم زمین با این که میدونستم اغوشه خداتنها اغوشیه که به ادم ارامش میده کاش میشدازنو متولدشم خدا بغلم کن توبغلت گریه کنم خدا خسته ام خدادوست دااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااارم خدا تنهام نزار نزاربازم بخورم زمین نمیدونم عشقم چی شدخدا بغلم کن خیلی تنهام بزار توبغلت بغضموبشکنم.....................................خداتنهاپناهم تویی

دل شکسته جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 17:00

اززندگی ازاین همه تکرارخسته ام/ازهای وهوی کوچه بازار خسته ام/تن خسته سوی خانه دل خسته میکشم/وایا!ازاین حصاردل ازارخسته ام/دلگیرم ازخاموشی تقویم روی میز/ازدنگ دنگ ساعت دیوارخسته ام/ازاوکه گفت یارتوهستم ولی نبود/ازخودکه زخم خورده ام ازیارخسته ام/ازحال من مپرس که بسیارخسته ام

عاشق این خستگیهام

دل شکسته جمعه 1 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 14:46

کاش میشدمثل ابرا بودوقتی دلشون میگیره گریه میکنن نه خجالت میکشن نه ازچیزی میترسن میبارنو میبارن انقدر میبارن تادلشون صاف شهبعدشم انگارهیچ بارشی نبوده¤¤¤¤¤¤ای خدا.........دمت گرم بارون اسمونای ابری

خیلی قشنگ بود...
اره کاش ...

هستی پنج‌شنبه 24 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:08

جواب دادنت و دوست دارم از نظر من آدم منطقی هستی نمیدونم همیشه اینجوری با اتفاقات زندگیت برخورد میکنی

هستی چهارشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 14:42

چرا عشقه اما فقط مال عاشق بوی عشق و میده وقتی اونیکه دوستش داری و ناراحت میبینی تموم روزت و بدون اینکه بفهمه باهاش همدردی کنی وقتی با صدای خنده هاش یادت میره که اصلا غمی تو دنیا هست تو اسمش و چی میزاری

نمیدونم ....
ولی من هیچوقت اینجوری عاشق نمیشم
اینو بدون که همه چیز نابود میشه جز هر چیزی که از نور خدا توش هست
اگه روزی عاشق کسی شدی که قلبش خونه ی خداست اینو شک نکن که عشق مال توی ...
عشقی که بوی یاس میده وهیچوقت نابود نمیشه..
حتی بعد از مرگ..

هستی سه‌شنبه 22 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 23:26

عشق نمیمیره اما عاشق ذره ذره آب میشه این آخر عدالت دنیای ما آدماست

نه نه نه .......
شک نکن که اون عشق نیست

rose دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 17:00 http://rose32.persianblog.ir/

ممنون از حضورت زیبا نوشتی

امین دوشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 13:06 http://www.noskheyeakhar.blogfa.com

آره
احساس مال زیر خاک نیست مال اسمونه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد