...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

زیر باران شدید..

همچنان منتظرم

دم دروازه شهر

زیر باران شدید

تا که شاید برسد یار سفر کرده من

مثل ایام قدیم در کنارم بنشیند آرام

و نگاهش همه معنای حقیقت باشد

خیره بر صورت او ساعتی می نگرم

و اگر شرم مجالی بدهد بوسه ای نیز از او می گیرم

شکر بسیار که نگاهش مثل آن روز نخست،عاشق و مست ز الطاف خداست

و کلامش همه آهنگ حیات

سایه ابر سیاه نتواند که میان من و او پهن شود

بین ما هرچه که باشد نور است

روشناییست

و امیدیست به فردای دگر

که در آن هجران نیست

و میان من و او

انتظار....

واژه بی معناییست....

نظرات 18 + ارسال نظر
سارا پنج‌شنبه 27 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:31

منظورم اینه که تو خیلی خالی بندی زرنگ

به جون تو که اگه باشه میخوام دنیا نباشه راست میگم
من کسیو ندارم
میتونی امتحان کنی

سارا سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 16:38

همیشه اینقد خالی میبندی خالی بند!!!
اایول به خودم خالی بندم به تو خیلی میاد مبارکت باشه!!!!!1

چی مبارک باشه....؟؟
کاش فقط خالی میبستی..

سارا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 14:49

دوستاااااااان عزیز دوستی های چت مجازی است ومن از شما باکماااااااااااااااااااال احترام خواستارم خود را سر این موضوع پتخ پتخ نکنید با تشکر فوزول باشی
راااااااااستی خودمم زیاد میرم اونجا خبری نیست راستی برادر رضا وبتم از تو چت خودت بهم گفتی اگه یادت اووووووووومد

فوزول باشی خیلی بهت میاد ایول..
اره جای خوبی نیست نرووووو
اره یادمه
البته من بار ۲ بود اومده بودم اونجا

هستی شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 09:58

از دست من خو دیگه نمیگم آیا

باشه نگو

هستی جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:37

خوبه آیا

واااااااااای حوصلم سر رفت

هستی جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 21:23

خو ورزش کن واسه سلامتیت خوبه آیا خو منم ورزش میکنم اینجوری

خوبه ایا
یا بده ایا

هستی جمعه 21 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 16:19

الان تو یه چیزی گفتی آیا از کی تاحالا سر تکون دادن یه چیز گفتنه آیا بعدشم گردنت درد نگیره یه وقت آیا

نه دارم ورزش میکنم

هاله پنج‌شنبه 20 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:02

تا که شاید برسد یار سفر کرده من

مثل ایام قدیم در کنارم بنشیند آرام

مریم* چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 15:15

سلام حالتون چطوره خوبین راستش از نوشتن اون مطلب منظوری نداشتم فقط قصدم اشنایی دوباره بود همین

سلام مریم خانم من که مریض شدم خفن ولی امیدوارم حال تو خوب باشه
حالا که حرفتو زدی میگی..
نه شوخی کردم هرچی عشقته بگو

هستی چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 00:26

اگه ری استارت بکنم داداش رضا نیز باهمه اطلاعاتم میپره دوست داری آیا

نه پس فلش کن ..

هستی چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 00:19

آره داداشی از بس خر درس زدم هنگ کردم

خوب ری استارت کن

هستی چهارشنبه 19 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 00:09

باشه حالا عزیز من یا عزیز تو آیا

باز تو رو یادشون رفت از برق بکشن..

هستی سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:37

خواهر مریم بهت شک برده بید حتما شیطونی کرده بیدی دیگه آیا

نه عزیزم
خواهر مریم منظوری نداشت

هستی سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:11

این بود یعنی چی بود آیا برادر رضا با کی رفیق شدی آیا

نه هستی
رفیق نشدم

مریم سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 20:39

سلام این بود میگوفتین خاکتو سر دختر پسرا که میان تو چت با هم رفیق میشن. شناختین

سلام مریم خانم
اره شناختم
این بود یعنی چی بود؟؟

هستی سه‌شنبه 18 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:51

پس هروقت همدیگرو پیدا کردید مانیز دعوتیم آیا

اره دعوتی
میگم جوج تورو سفارشی بدن..

هستی یکشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 23:08

برادر رضا دلت پنچر نشه اکشال نداره اگه یارت بود که پنچر نمیشد

اره
اشکال نداره میدونم اونم الان یه جای دیگه داره از دوریش از من مینویسه

ehsan & parinaz شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 13:50 http://boosehayeasheghane.blogsky.com/

تا که شاید برسد یار سفر کرده من
خیلی خیلی به دل نشست مرسی

اره شاید برسد یار سفر کرده من ، ولی انگار تو راه پنچر کرده حالا حالا ها نمیاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد