...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

وای ی دلم..


یه حسی تو دلمه ..     نمیدونم چیه        از کجا اومده ..

نمیدونم ..   شاید همون دلتنگی باشه.

کاش الان یکی بود بغلش میکردم ..    

اروم اروم                     چشامو میبستم                            میخوابیدم

دلم بغل میخواد یه بغل پاکو صمیمی

 مثل بغل مادر

نمیدونم ..    شاید دلم گریه میخواد

دلم میخواست الان دستامو گره زده بودم به پنجره فولاد امام رضا

اشک میریختم..

براش از تنهاییم میگفتم        از بی معرفتیه ادما         

 از اونایی که واژه ی دوست داشتنو به لجن کشیدن..

اشک میریختمو التماس میکردم..        که منو تنها نزاره

خدایا میدونم که میدونی.. تو دلم چه خبره

میدونم یه روز عشقو به من میدی..   

عشقی که پره ازگلهای سرخ..    پراز وجود تو..   

نمیشه ..       این زبون نمیتونه خواستمو بگه..

                                                         کمکم کن رویامو بسازم  

خدایا کمکم کن تا به چیزی که هدف از خلقتمه برسم..

یه جایی نزدیکه تو..  

 پراز    عشقو    نورو     گرما      و امید...

 

اره      دلم همینومیخواد
نظرات 12 + ارسال نظر
هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 23:31

کدوم دوتا آیا من که چیزی ندیدم برادر

دباره وبو باز کنی عکسرو میبینی
راستی یه چیز خیییلی مهم از این عکسه منظوری ندارم
خیلی جدی
فقط از نظرم خیلی قشنگ بود گفتم باهم ببینیمش

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 23:03

آره هستم

این عکسه عشق منه ..
البته بگمااا این دوتاهم ازدواج کردن

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 22:48

تو هرچی میزاری قشنگه مثله احساست مثل همین آهنگی که گذاشتی اهنگ سلام

اره خودمم خیلی دوسش دارم
ممنون از تعریفت
یه عکس خییییییییییلی ناز الان به دستم رسید
هستی بزارم

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 22:25

آره هست فقط کجا هست مسئله است

تو قلبم هست.. خدارو میگم
تو قلب توهم هست
راستی میخواستم اهنگ وبو عوض کنم نظرت چیه؟

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 21:55

آخ که گل تو کی پیدا میشه خدا میدونه

توکل به خدا..
اون هست پس غمی نیست

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 21:17

چه حرف گوش کن امیدوارم همیشه سایه اش بالا سرت باشه نمیدونم چرا با وجودش بازم یه وقتایی دل من و امثال تو میگیره و انگار جای یه کسی دیگه رو تو زندگیمون کم داریم

اره خوب..
به قول شاعر هر گلی یه بویییی داره

هستی پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 08:55

دلت بغل میخواد اما آرزو میکنم هیچ وقت با وجود بودنش دلت هیچی نخوادآخه گرمای آغوش مادر و فقط میتونی با مادر تجربه کنی تا هست برو از گرماش از آرامشش استفاده کن که هیچ چیز تو دنیا لذت بخش تر از واژه مادر نیست

حق با توی ..
من رفتم مامانمو بغل کنم

مثل باران سه‌شنبه 3 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 21:42 http://rainy1989.blogsky.com

چرا اخه ؟

نمیدونم ...
مرسی که اومدی

کاوه دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 18:04 http://www.gongekhabdide.blogsky.com

قرارمان باشد فصل انگور
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور و
من جـــــان..!

یعنی من تورو بوخورم

فریناز دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:43

دلت قشنگ ترینا رو میخواد رضا...

اگه همین طور عاشقونه و پاک و زلال پیش بری میرسی بهش...

مطمئن باش که میرسی خیلی فراتر از اونی که باید بشه

لیاقتشو داری داداشی...

یه عشق آسمونیو پاک و حقیقی پر از رزای قرمز...پر از عطر مریم ها...پر از گل های شمعدانی....
خدا منتظرته ها

ممنونم ازت..
شماها واسم چراغ راهید

بــاران دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:23 http://dardeman.blogsky.com

اوهوم , درد خوب نیست ... /ولی یه کسایی باید بکِشنش !

اره ولی شما شادیو بٍکش

دختر اصفهونی دوشنبه 2 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 03:58 http://www.kabotarekhis.blogfa.com

سلام مرسی از حضورت..
من جغدم

خفاش خیلی بهتره
ما خون می خوریم ولی شما موش
من خونو ترجیح میدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد