...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم
...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

...ღღ بذار اشکاتو پاک کنم

کنارتم..

مکن ای صبح طلوع..

حس میکنم دوسم داری..

نمیدونم شاید التماس خیس اشکامو دیدی..      وقتی صدات میزدم که از قلبم نرو

این روزاحس میکنم  منو با تمام بدی ها و بی معرفتی هام تنها نمیذاری..

..

سرمو میذارم رو بالش امشب با چشای خیس تنهاییو غربتتو زمزمه میکنم..

امشبی را شه دین در حرمش مهمان است

ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است

مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

..

مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

...

محرم..

فردا عاشوراست..


تو این شبا بیشتر از این که بساط ثواب پهن باشه بساط گناه پهنه..

دخترا صبحش میرن ارایشگاه تا واسه مراسم شب اماده باشن..    البته به غیر از تعداد محدودی عزادار واقعی

دلم یه سفر دور میخواد..    یه سفر به جایی که نمیدونم حتی کجاست..

دلم میخواد فردا بارون بیاد...        

هیچ کدوم ازین شبارو بیرون نرفتم..       برنامه های تلوزیون خیلی بهترن

ولی حس میکنم تو دلم یجور نارضایتی هست..     اگه نرم حس میکنم دعوت نشدم..

اگه فردا بارون بیاد میرم بیرون..          امیدوارم یه هیت تو خونه ای پیدا کنم موقع زیارت عاشورا برسم

..

مولای من چقدر زیباو هنر مندی..    که با تن بی سر و خار مغیلان و افتاب سوزانو تشنگی و درد ، نقش عشق به خدا رو بر لوح تاریخ تا ابد نقش بستی..



پاییز..


امشب یجوریم

..

خیلی وقته اینجا چیزی ننوشتم..

دلم کلمه هایی از جنس غروب کم نور پاییزو میخواد..     از جنس برگایی طلایی که رو خیابون خیس با وزش باد میرقصن..

نمیدونم..    شایدم دلم اشک میخوادو داره اینارو بهونه میکنه..

..

دلم بدجوری خسته هست..    ولی حس میکنم این خستگی جنسش از ارامشه

مثل برگایی که انگار از سرما و کم دیدن روی خورشید دلشون شکسته هو از تنهایی طلایی شدن..  

از درخت جدا میشنو خودشونو به دست بادو بارون میسپارند...    من عاشق پاییزم..  

..


یه پاییز ِ دیگه بازم تو راهه
بازم چشام به راه ِ تو سیاهه
گفتی عشق بهار جدایی داره
گفتی خزون که شد میایی دوباره
خزون غرور ِ ابرا رو شکسته
زمین پر شده از برگای خسته
ولی قلبای یاگاری ما
رو سینه ی درخت غم نشسته

برگرد
تنم دوباره با عشق تو تب کرد
بازم نبودنت حالمو بد کرد
برگرد
برگرد

همه سهم من از خزون همینه
بشینم روز و شب به انتظارت
همه ترسم از اینه مثل هر سال
فراموشت بشه قول و قرارت
ببین که باد سرد ِ بی تَرَحُم
داره باز بوی بی کسی میاره
آهای مسافر ِ پاییزی ِ من
یه وقت گم نکنی راهو دوباره

برگرد
تنم دوباره با عشق تو تب کرد
بازم نبودنت حالمو بد کرد
برگرد
برگرد..